ارزیابی کنترل زندگی شما - یوچک: سامانه نظرسنجی آنلاین | پرسشنامه آنلاین | فرم ساز آنلاین

همراه گرامی

از اینکه نظرات خود را با ما در میان میگذارید، سپاسگزاریم

• برای من خیلی سخت است که در مقابل یک گروه صحبت کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اینکه آیا من تصادف می کنم یا نه، به طور عمده بستگی به این دارد که من راننده خوبی هستم یا خیر.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم یک رهبر باشم، نه یک پیرو.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• افراد دیگر معمولا ایده های من را دنبال می کنند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من احساس می کنم آنچه در زندگی من اتفاق می افتد بیشتر توسط افراد قدرتمند تعیین می شود.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من سعی می کنم از شرایطی که دیگران به من می گویند چه کاری انجام دهم اجتناب کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من معمولا می توانم مردم را سازماندهی کنم تا کارها انجام شود.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• تا حد زیادی زندگی من با اتفاقات تصادفی کنترل می شود.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من از مشارکت سیاسی لذت می برم زیرا می خواهم تا حد امکان در زمینه اجرای حکومت مشارکت داشته باشم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من اغلب در گروه ها رهبر هستم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• وقتی چیزی را که می خواهم به دست می آورم، معمولا به این دلیل است که برای آن سخت کار کردم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اینکه من یک رهبر هستم یا نه، بیشتر به توانایی های من بستگی دارد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم کاری را انجام دهم که در آن کنترل زیادی بر آنچه انجام می دهم و زمانی که انجام می دهم،دارم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من از اینکه بتوانم بر دیگران تاثیر بگذارم ، لذت می برم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• وقتی برنامه ریزی می کنم، تقریبا مطمئنم که آن کارها را انجام می دهم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم چیزی را که در آن خوب نیستم امتحان نکنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• وقتی برنامه ریزی می کنم، مطمئن هستم که آنها با خواسته های افرادی که بر من قدرت دارند، متناسبند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• قبل از رفتن به سفر طولانی، مراقبم که همه چیز را در یک خودرو داشته باشم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اغلب شانس حفاظت از منافع شخصی من در برابر اتفاقات بد ، وجود ندارد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• گاهی اوقات سیاست و حکومت به نظر می رسد بسیار پیچیده است که یک شخص مانند من واقعا نمیتواند درک کند که چه اتفاقی می افتد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• دیگران معمولا می دانند چه چیزی برای من بهتر است.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• وقتی من چیزی را که می خواهم به دست می آورم، معمولا به این دلیل است که من خوش شانس هستم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من احساس می کنم که درک درستی از مسائل مهم سیاسی در جامعه مان ، دارم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من از تصمیم گیری های خودم لذت می برم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اگرچه ممکن است توانایی خوبی داشته باشم، من مسئولیت رهبری را بدون توجه به کسانی که در مقام قدرت قرار گرفته اند، به عهده نمی گیرم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• افرادی مثل من معمولا واجد شرایط شرکت در فعالیت سیاسی و تصمیم گیری در کشور هستند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من سرنوشت خودم را کنترل می کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• تعداد دوستانم ، به چگونگی شخصیت من بستگی دارد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• کسی که من با رای خودم انتخاب می کنم بسختی تغییری ایجاد می کند، زیرا هرکسی که انتخاب می شود کاری را که می خواهد انجام می دهد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• ترجیح می دهم شخصیت های دیگری در پروژه گروهی که من شرکت کردم، نقش رهبری را به عهده بگیرند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من از اتفاقات اطرافم باخبرم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• راه های زیادی برای افرادی مثل من وجود دارند که توضیح دهند در دولت ما چه می گذرد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• زندگی من توسط اقدامات من تعیین می شود.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• بنظرم به طور کلی قادر به اداره موقعیت ها، بیشتر از دیگران هستم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• زندگی من عمدتا توسط افراد قدرتمند کنترل می شود.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• بسیاری از افراد دیگر در مسائل و سازمان های محلی مشغول به کار هستند که برای من مهم نیست که آیا در آنها شرکت می کنم یا نه.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم کسب و کار خودم را انجام دهم و اشتباهات خودم را بیشتر از گوش دادن به دستورات شخص دیگری انجام دهم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• این که آیا من تصادف می کنم یا نه، بیشتر مربوط به شانس است.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اکثر مقامات دولتی بدون توجه به آنچه من انجام دادم، به من گوش نمی دهند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من دوست دارم پیش از شروع کار، یک ایده خوب از آن را درک کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• افرادی مانند خودم شانس کمی برای محافظت از منافع شخصی خود دارند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• بسیاری از انتخابات محلی به اندازه کافی مهم نیستند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• این به طور عمده به سرنوشت من بستگی دارد که دوستان زیادی دارم یا خیر.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من همیشه آگاه نیستم که خیلی پیشتر برنامه ریزی کنم، زیرا چیزهای زیادی با شانس خوب یا بد بدست می آیند.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم دستور بدهم تا اینکه از کسی دستور بگیرم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• گرفتن آنچه من می خواهم نیاز به خشنود کردن افراد بالاتر از من دارد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• آرزو می کنم که بتوانم بسیاری از تصمیمات روزانه زندگی را بر شخص دیگری تحمیل کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• اینکه آیا من یک رهبر هستم یا نه، بستگی به این دارد که آیا به اندازه کافی خوش شانس هستم که در زمان مناسب و در جای مناسب قرار بگیرم یا خیر.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• هنگام رانندگی، من سعی می کنم از شرایطی که باعث آسیب فرد دیگری شود، جلوگیری کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من ترجیح می دهم از شرایطی که دیگران باید به من بگویند چکار کنم دوری کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من می توانم خیلی چیزها را در زندگی ام تعیین کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• موقعیت های بسیاری وجود دارد که در آن من فقط یک انتخاب را ترجیح می دهم تا اینکه بخواهم بین چند انتخاب تصمیم بگیرم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• من معمولا می توانم از منافع شخصی خود محافظت کنم.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• دوست دارم منتظر بمانم و ببینم آیا شخص دیگری قصد دارد یک مشکل را حل کند .
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم
• این که آیا من تصادف می کنم یا خیر، بیشتر به راننده دیگر بستگی دارد.
• • بشدت موافقم
  • تا حدودی موافقم
  • نظری ندارم
  • تا حدودی مخالفم
  • بشدت مخالفم